قرآن عثمان طه

Sooreh الفرقان

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ تَبارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَليٰ عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعالَمِينَ نَذِيراً

1

به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ خجسته (و پايدار) است آن (خدايى) كه جدا كننده [حق از باطل قرآن‌] را بر بنده‌اش فرو فرستاد، تا هشدارگرى براى جهانيان باشد.


الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَ خَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيراً

2

(همان) كسى كه فرمانروايى آسمان‌ها و زمين تنها از آن اوست؛ و هيچ فرزندى برنگزيده، و برايش هيچ همتايى در فرمانروايى او نبوده است؛ و هر چيزى را آفريده و بطور كامل اندازه آن را معين كرده است.


وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لا يَخْلُقُونَ شَيْئاً وَ هُمْ يُخْلَقُونَ وَ لا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ ضَرًّا وَ لا نَفْعاً وَ لا يَمْلِكُونَ مَوْتاً وَ لا حَياةً وَ لا نُشُوراً

3

و (مشركان) معبودانى جز او برگزيدند، كه هيچ چيزى را نمى‌آفرينند، در حالى كه آنان آفريده شده‌اند، و براى خودشان، مالك هيچ زيان و سودى نيستند، و (نيز) مالك هيچ مرگ و زندگانى، و زنده كردن (مردگان) نيستند.


وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هٰذا إِلَّا إِفْكٌ افْتَراهُ وَ أَعانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جاءُو ظُلْماً وَ زُوراً

4

و كسانى كه كفر ورزيدند گفتند:« اين [كتاب‌] نيست جز دروغى بزرگ كه آن را بر بافته است؛ و گروهى ديگر او را بر اين (كار) يارى داده‌اند. »و بيقين (با اين سخن،) ستم و باطلى را آوردند.


وَ قالُوا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ اكْتَتَبَها فَهِيَ تُمْليٰ عَلَيْهِ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً

5

و گفتند:« (اينها) افسانه‌هاى پيشينيان است در حالى كه آنها را نوشته است، و آن (افسانه‌ها) صبحگاهان و عصرگاهان [و شب هنگام‌] بر او ديكته مى‌شود. »


قُلْ أَنْزَلَهُ الَّذِي يَعْلَمُ السِّرَّ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ كانَ غَفُوراً رَحِيماً

6

بگو:« كسى آن (قرآن) را فرو فرستاده كه راز [ها] را در آسمان‌ها و زمين مى‌داند؛ [چرا] كه او بسيار آمرزنده [و] مهرورز است. »


وَ قالُوا ما لِهٰذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعامَ وَ يَمْشِي فِي الْأَسْواقِ لَوْلا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذِيراً

7

و (مشركان) گفتند:« اين فرستاده را چه شده كه غذا مى‌خورد و در بازارها راه مى‌رود؟! چرا هيچ فرشته‌اى به سوى او فرود نيامده تا همراه وى هشدارگرى باشد؟!


أَوْ يُلْقيٰ إِلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ تَكُونُ لَهُ جَنَّةٌ يَأْكُلُ مِنْها وَ قالَ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلاً مَسْحُوراً

8

يا هيچ گنجى به سوى او افكنده نمى‌شود؛ يا براى او هيچ بوستانى نيست كه از (ميوه) آن بخورد؟! »و ستمكاران گفتند:« (شما) جز از مردى جادو زده پيروى نمى‌كنيد! »


انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثالَ فَضَلُّوا فَلا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلاً

9

بنگر چگونه براى تو مثل‌ها زدند، و گمراه شدند، و (در نتيجه)، قدرت (پيدا كردن) هيچ راهى را ندارند!


تَبارَكَ الَّذِي إِنْ شاءَ جَعَلَ لَكَ خَيْراً مِنْ ذٰلِكَ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ يَجْعَلْ لَكَ قُصُوراً

10

خجسته (و پايدار) است آن (خدايى) كه اگر بخواهد براى تو بهتر از اين [ها] قرار مى‌دهد: بوستان‌هايى كه نهرها از زير [درختان‌] ش روان است، و (نيز اگر بخواهد) قصرهايى براى تو قرار مى‌دهد.


بَلْ كَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ وَ أَعْتَدْنا لِمَنْ كَذَّبَ بِالسَّاعَةِ سَعِيراً

11

(اينها بهانه است.) بلكه آن [كافر] ان ساعت (رستاخيز) را دروغ انگاشتند، در حالى كه براى كسى كه ساعت (رستاخيز) را دروغ انگارد، شعله فروزان (آتش) ى را فراهم كرده‌ايم!


إِذا رَأَتْهُمْ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ سَمِعُوا لَها تَغَيُّظاً وَ زَفِيراً

12

هنگامى كه (دوزخ) آنان را از مكانى دور ببيند، خشم و خروشى از آن مى‌شنوند!


وَ إِذا أُلْقُوا مِنْها مَكاناً ضَيِّقاً مُقَرَّنِينَ دَعَوْا هُنالِكَ ثُبُوراً

13

و هنگامى كه در جاى تنگى از آن افكنده شوند، در حالى كه نزديك به همديگر (بسته شده‌ا) ند، در آنجا (واويلا مى‌گويند و) هلاكت مى‌خواهند!


لا تَدْعُوا الْيَوْمَ ثُبُوراً واحِداً وَ ادْعُوا ثُبُوراً كَثِيراً

14

(به آنان گفته مى‌شود:) امروز يك بار (واويلا مگوييد و) هلاكت نخواهيد، بسيار (واويلا بگوييد و) هلاكت بخواهيد!


قُلْ أَ ذٰلِكَ خَيْرٌ أَمْ جَنَّةُ الْخُلْدِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ كانَتْ لَهُمْ جَزاءً وَ مَصِيراً

15

(اى پيامبر) بگو:« آيا اين (دوزخ) بهتر است يا بهشت ماندگارى كه به پارسايان (خود نگهدار) وعده داده شده، در حالى كه پاداش و فرجامى براى آنان است؟ »


لَهُمْ فِيها ما يَشاءُونَ خالِدِينَ كانَ عَليٰ رَبِّكَ وَعْداً مَسْئُولاً

16

تنها براى آنان آنچه را كه بخواهند در آنجا هست، در حالى كه ماندگارند؛ وعده‌اى مورد درخواست كه بر عهده پروردگار توست.


وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَ ما يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَقُولُ أَ أَنْتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبادِي هٰؤُلاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ

17

و (ياد كن) روزى را كه آنان و آنچه را جز خدا مى‌پرستند گردآورى مى‌كند، و (به معبودانشان) مى‌گويد:« آيا شما اين بندگان مرا گمراه كرديد يا خود، راه را گم كردند؟! »


قالُوا سُبْحانَكَ ما كانَ يَنْبَغِي لَنا أَنْ نَتَّخِذَ مِنْ دُونِكَ مِنْ أَوْلِياءَ وَ لٰكِنْ مَتَّعْتَهُمْ وَ آباءَهُمْ حَتَّي نَسُوا الذِّكْرَ وَ كانُوا قَوْماً بُوراً

18

(در پاسخ) مى‌گويند:« منزهى تو! هرگز براى ما شايسته نبود كه جز تو سرپرستانى برگزينيم، و ليكن آنان و پدرانشان را (از نعمت‌ها) برخوردار نمودى تا اينكه ياد (تو) را فراموش كردند، و گروهى هلاك شده گشتند. »


فَقَدْ كَذَّبُوكُمْ بِما تَقُولُونَ فَما تَسْتَطِيعُونَ صَرْفاً وَ لا نَصْراً وَ مَنْ يَظْلِمْ مِنْكُمْ نُذِقْهُ عَذاباً كَبِيراً

19

و بيقين (معبودانتان) شما را در مورد آنچه مى‌گوييد تكذيب كردند؛ و (در نتيجه) قدرت هيچ گونه برگرداندن (عذاب) و يارى كردن (خود) را نداريد. و هر كس از شما ستم كند، عذابى بزرگ به او مى‌چشانيم!


وَ ما أَرْسَلْنا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعامَ وَ يَمْشُونَ فِي الْأَسْواقِ وَ جَعَلْنا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَ تَصْبِرُونَ وَ كانَ رَبُّكَ بَصِيراً

20

و پيش از تو (كسى) از فرستادگان را نفرستاديم، مگر اينكه قطعا آنان غذا مى‌خوردند و در بازارها راه مى‌رفتند؛ و برخى شما را [وسيله‌] آزمايشى براى برخى [ديگر] قرار داديم، آيا شكيبايى مى‌كنيد؟ در حالى كه پروردگار تو بيناست.


وَ قالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا لَوْلا أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْمَلائِكَةُ أَوْ نَريٰ رَبَّنا لَقَدِ اسْتَكْبَرُوا فِي أَنْفُسِهِمْ وَ عَتَوْا عُتُوًّا كَبِيراً

21

و كسانى كه به ملاقات ما (و روز رستاخيز) اميد ندارند، گفتند:« چرا فرشتگان بر ما فرو فرستاده نشده‌اند يا پروردگارمان را نمى‌بينيم؟! »بيقين در دل‌هايشان تكبر ورزيدند و با طغيان بزرگى سرپيچى كردند.


يَوْمَ يَرَوْنَ الْمَلائِكَةَ لا بُشْريٰ يَوْمَئِذٍ لِلْمُجْرِمِينَ وَ يَقُولُونَ حِجْراً مَحْجُوراً

22

روزى كه فرشتگان را مى‌بينند، در آن روز هيچ مژده‌اى براى خلافكاران نخواهد بود؛ و مى‌گويند:« (منطقه‌اى) ممنوع حفاظت شده (به ما بدهيد تا در امان باشيم.) »


وَ قَدِمْنا إِليٰ ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً

23

و به سراغ كار (هايى) كه انجام داده‌اند مى‌رويم، و آن [ها] را (همچون) غبارى پراكنده قرار مى‌دهيم.


أَصْحابُ الْجَنَّةِ يَوْمَئِذٍ خَيْرٌ مُسْتَقَرًّا وَ أَحْسَنُ مَقِيلاً

24

در آن روز اهل بهشت، در بهترين قرارگاه و نيكوترين استراحتگاهند.


وَ يَوْمَ تَشَقَّقُ السَّماءُ بِالْغَمامِ وَ نُزِّلَ الْمَلائِكَةُ تَنْزِيلاً

25

و (ياد كن) روزى را كه آسمان با ابرها شكافته مى‌شود، و فرشتگان بطور كامل فرو فرستاده مى‌شوند.


الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ لِلرَّحْمنِ وَ كانَ يَوْماً عَلَي الْكافِرِينَ عَسِيراً

26

در آن روز فرمانروايى حق از آن (خداى) گسترده مهر است؛ و روز دشوارى براى كافران خواهد بود.


وَ يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَليٰ يَدَيْهِ يَقُولُ يا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلاً

27

و (ياد كن) روزى را كه ستمكار دستانش را [به دندان‌] مى‌گزد در حالى كه مى‌گويد:« اى كاش من با فرستاده (خدا) راهى برگزيده بودم!


يا وَيْلَتيٰ لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلاً

28

اى واى بر من، كاش من فلانى را به دوستى برنگزيده بودم!


لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنِي وَ كانَ الشَّيْطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولاً

29

بيقين پس از آنكه (قرآن و پيامبر) به من رسيد، مرا از ياد (آنها) گمراه ساخت. »و شيطان انسان را بى‌ياور مى‌گذارد.


وَ قالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً

30

و فرستاده (خدا) گفت:« اى پروردگار [من‌]! در حقيقت قوم من از اين قرآن دورى گزيده‌اند! »


وَ كَذٰلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ وَ كَفيٰ بِرَبِّكَ هادِياً وَ نَصِيراً

31

اين گونه براى هر پيامبرى دشمنى از خلافكاران قرار داديم؛ و [لى‌] راهنمايى و ياورى پروردگارت كافى است.


وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَةً كَذٰلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَكَ وَ رَتَّلْناهُ تَرْتِيلاً

32

و كسانى كه كفر ورزيدند، گفتند:« چرا قرآن جملگى يك (باره) بر او فرو فرستاده نشده است؟! »اينگونه (قرآن را بتدريج فرو فرستاديم) تا دل [سوزان‌] تو را بدان استوار گردانيم، در حالى كه آن را كاملا مرتب و آرام (بر تو) خوانديم.


وَ لا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْناكَ بِالْحَقِّ وَ أَحْسَنَ تَفْسِيراً

33

و هيچ مثالى براى تو نمى‌آورند جز آنكه با (جواب) حق و بهترين تفسير [به سوى‌] تو آييم.


الَّذِينَ يُحْشَرُونَ عَليٰ وُجُوهِهِمْ إِليٰ جَهَنَّمَ أُوْلئِكَ شَرٌّ مَكاناً وَ أَضَلُّ سَبِيلاً

34

كسانى كه بر صورت‌هايشان به سوى جهنم گردآورى مى‌شوند، آنان بدترين مكان را دارند، و از نظر راه (يابى) گمراه‌ترند!


وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَي الْكِتابَ وَ جَعَلْنا مَعَهُ أَخاهُ هارُونَ وَزِيراً

35

و بيقين به موسى كتاب (تورات) داديم؛ و برادرش هارون را همراه او وزير قرار داديم؛


فَقُلْنَا اذْهَبا إِلَي الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَدَمَّرْناهُمْ تَدْمِيراً

36

و گفتيم:« به سوى قوم (فرعون) كه نشانه‌هاى ما را دروغ انگاشتند، برويد. »و (آنان رفتند ولى فرعونيان سركشى كردند از اين رو) آنان را كاملا درهم كوبيديم!


وَ قَوْمَ نُوحٍ لَمَّا كَذَّبُوا الرُّسُلَ أَغْرَقْناهُمْ وَ جَعَلْناهُمْ لِلنَّاسِ آيَةً وَ أَعْتَدْنا لِلظَّالِمِينَ عَذاباً أَلِيماً

37

و هنگامى كه قوم نوح فرستادگان (خدا) را دروغگو شمردند، غرقشان ساختيم، و آنان را نشانه‌اى (عبرت‌آموز) براى مردم قرار داديم؛ و براى ستمكاران عذاب دردناكى فراهم كرده‌ايم!


وَ عاداً وَ ثَمُودَ وَ أَصْحابَ الرَّسِّ وَ قُرُوناً بَيْنَ ذٰلِكَ كَثِيراً

38

و قوم عاد و ثمود و اصحاب الرس (ياران چاه و پرستندگان صنوبر)، و گروه‌هاى زيادى را كه بين آنان بودند، (هلاك كرديم).


وَ كُلاًّ ضَرَبْنا لَهُ الْأَمْثالَ وَ كُلاًّ تَبَّرْنا تَتْبِيراً

39

و هر يك را (پند داديم و) براى وى مثل‌ها زديم، و (چون سودى نداد) همگى را كاملا نابود كرديم.


وَ لَقَدْ أَتَوْا عَلَي الْقَرْيَةِ الَّتِي أُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ أَ فَلَمْ يَكُونُوا يَرَوْنَها بَلْ كانُوا لا يَرْجُونَ نُشُوراً

40

و بيقين (مشركان) به آبادى (قوم لوط) كه باران بد (سنگ‌ها بر آن) باريده شده بود، رسيدند؛ پس آيا هرگز آن را نديده‌اند؟! (ديدند) ليكن هيچ اميدى به زنده كردن (مردگان) ندارند.


وَ إِذا رَأَوْكَ إِنْ يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُواً أَ هٰذَا الَّذِي بَعَثَ اللَّهُ رَسُولاً

41

و هنگامى كه تو را مى‌بينند، جز به ريشخندت نمى‌گيرند؛ (و مى‌گويند:) آيا اين كسى است كه خدا (او را بعنوان) فرستاده برانگيخته است؟!


إِنْ كادَ لَيُضِلُّنا عَنْ آلِهَتِنا لَوْلا أَنْ صَبَرْنا عَلَيْها وَ سَوْفَ يَعْلَمُونَ حِينَ يَرَوْنَ الْعَذابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِيلاً

42

قطعا نزديك بود ما را از معبودانمان گمراه سازد، اگر بر (پرستش) آن (معبودان) شكيبايى نمى‌كرديم (حتما ما را بر مى‌گرداند). و [لى‌] در آينده هنگامى كه عذاب را ببينند، خواهند دانست كه چه كسى از نظر راه (يابى) گمراه‌تر است.


أَ رَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ أَ فَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلاً

43

آيا اطلاع يافتى از كسى كه هوسش را معبود خود گرفت؟! و آيا تو حمايتگر او خواهى بود؟!


أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلاً

44

يا مگر مى‌پندارى كه بيشتر آنان مى‌شنوند يا خردورزى مى‌كنند؟! آنان جز همانند چهارپايان نيستند، بلكه آنان از نظر راه (يابى) گمراه‌ترند.


أَ لَمْ تَرَ إِليٰ رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَّ وَ لَوْ شاءَ لَجَعَلَهُ ساكِناً ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَيْهِ دَلِيلاً

45

آيا نظر نكرده‌اى كه چگونه پروردگارت سايه را گسترده ساخت؟! و اگر (بر فرض) مى‌خواست آن را حتما ساكن قرار مى‌داد؛ سپس خورشيد را راهنمايى بر آن قرار داديم.


ثُمَّ قَبَضْناهُ إِلَيْنا قَبْضاً يَسِيراً

46

سپس آن (سايه) را با فروگرفتنى آسان (و آهسته) به سوى خود باز مى‌گيريم.


وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِباساً وَ النَّوْمَ سُباتاً وَ جَعَلَ النَّهارَ نُشُوراً

47

و او كسى است كه شب را پوششى براى شما قرار داد؛ و خواب را (مايه) استراحتى؛ و روز را (مايه) زندگى (و پراكنده شدن در زمين) قرار داد.


وَ هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّياحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهُوراً

48

و او كسى است كه بادها را پيشاپيش (باران) رحمتش مژده رسان فرستاد؛ و از آسمان آبى پاك و پاك كننده فرو فرستاديم؛


لِنُحْيِيَ بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً وَ نُسْقِيَهُ مِمَّا خَلَقْنا أَنْعاماً وَ أَناسِيَّ كَثِيراً

49

تا بوسيله آن، سرزمين مرده‌اى را زنده كنيم؛ و آن را به چهارپايان و انسان‌هاى بسيار، از آفريده‌هايمان، بنوشانيم.


وَ لَقَدْ صَرَّفْناهُ بَيْنَهُمْ لِيَذَّكَّرُوا فَأَبيٰ أَكْثَرُ النَّاسِ إِلَّا كُفُوراً

50

و بيقين اين (حقايق قرآن) را، بين آنان به گونه‌هاى مختلف بيان كرديم تا متذكر شوند، و [لى‌] بيشتر مردم (از هر كارى) جز انكار سرباز زدند.


وَ لَوْ شِئْنا لَبَعَثْنا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ نَذِيراً

51

و اگر (بر فرض) مى‌خواستيم، حتما در هر شهرى هشدارگرى بر مى‌انگيختيم.


فَلا تُطِعِ الْكافِرِينَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً كَبِيراً

52

پس از كافران اطاعت مكن، و بوسيله آن (قرآن) با جهاد بزرگ (فرهنگ) ى با آنان مبارزه كن.


وَ هُوَ الَّذِي مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ هٰذا عَذْبٌ فُراتٌ وَ هٰذا مِلْحٌ أُجاجٌ وَ جَعَلَ بَيْنَهُما بَرْزَخاً وَ حِجْراً مَحْجُوراً

53

و او كسى است كه دو دريا را درآميخت، اين (يكى)، خوشى گوارا، و آن (ديگرى) شور تلخ است؛ و بين آن دو مانعى و (منطقه‌اى) ممنوع حفاظت شده قرار داد.


وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً وَ كانَ رَبُّكَ قَدِيراً

54

و او كسى است كه از آب، بشرى را آفريد؛ و او را (داراى خويشاوندى) نسبى و دامادى قرار داد؛ و پروردگار تو توانا است.


وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَنْفَعُهُمْ وَ لا يَضُرُّهُمْ وَ كانَ الْكافِرُ عَليٰ رَبِّهِ ظَهِيراً

55

و (مشركان) غير از خدا چيزى را مى‌پرستند كه به آنان سودى نمى‌بخشد و به ايشان زيان نمى‌رساند. و كافران بر ضد (فرمان) پروردگارشان (همواره) پشتيبان [يكديگر] ند.


وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا مُبَشِّراً وَ نَذِيراً

56

و تو را جز مژده‌آور و هشدارگر نفرستاديم.


قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِليٰ رَبِّهِ سَبِيلاً

57

بگو:« از شما هيچ پاداشى بر اين (قرآن و رسالت) نمى‌طلبم؛ مگر كسى كه بخواهد راهى به سوى پروردگارش برگزيند. »


وَ تَوَكَّلْ عَلَي الْحَيِّ الَّذِي لا يَمُوتُ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِهِ وَ كَفيٰ بِهِ بِذُنُوبِ عِبادِهِ خَبِيراً

58

و بر (خداى) زنده‌اى كه نمى‌ميرد، توكل كن، و با ستايش او تسبيح گوى؛ و آگاهى او به پيامدهاى (گناهان) بندگانش كافى است.


الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوي عَلَي الْعَرْشِ الرَّحْمٰنُ فَسْئَلْ بِهِ خَبِيراً

59

آن (خدايى) كه آسمان‌ها و زمين و آنچه بين آن دو است را در شش روز (و دوره) آفريد. سپس بر تخت (جهاندارى و تدبير هستى) تسلط يافت؛ (او خداى) گسترده‌مهر است؛ پس درباره او از (خدا بپرس كه داناست و نيز از افراد) آگاه بپرس.


وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمنِ قالُوا وَ مَا الرَّحْمٰنُ أَ نَسْجُدُ لِما تَأْمُرُنا وَ زادَهُمْ نُفُوراً

60

و هنگامى كه به آن (مشرك) ان گفته شود:« براى (خداى) گسترده مهر سجده كنيد. »مى‌گويند:« و (خداى) گسترده‌مهر چيست؟! آيا براى چيزى سجده كنيم كه [تو] به ما فرمان مى‌دهى؟! »و (اين سخن) بر نفرتشان افزود.


تَبارَكَ الَّذِي جَعَلَ فِي السَّماءِ بُرُوجاً وَ جَعَلَ فِيها سِراجاً وَ قَمَراً مُنِيراً

61

خجسته (و پايدار) است آن (خدايى) كه در آسمان برج‌هايى قرار داد؛ و در آن، چراغ (خورشيد) و ماهى روشنى بخش قرار داد.


وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ خِلْفَةً لِمَنْ أَرادَ أَنْ يَذَّكَّرَ أَوْ أَرادَ شُكُوراً

62

و او كسى است كه شب و روز را جانشين [يكديگر] قرار داد، براى كسى كه بخواهد متذكر شود يا بخواهد سپاسگزارى كند.


وَ عِبادُ الرَّحْمٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَي الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً

63

بندگان (خاص خداى) گسترده‌مهر، كسانى هستند كه فروتنانه بر زمين راه مى‌روند؛ و هنگامى كه نادانان ايشان را مخاطب سازند، به آنان سلام (خداحافظى) گويند؛


وَ الَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِياماً

64

و كسانى كه سجده‌كنان و (به نماز) ايستاده براى پروردگارشان شب زنده دارى مى‌كنند؛


وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذابَها كانَ غَراماً

65

و كسانى كه مى‌گويند:« اى پروردگار ما! عذاب جهنم را از ما برطرف گردان، كه عذابش ملازم دايمى است.


إِنَّها ساءَتْ مُسْتَقَرًّا وَ مُقاماً

66

در حقيقت آن (جهنم)، بد قرارگاه و منزلگاهى است! »


وَ الَّذِينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذٰلِكَ قَواماً

67

و كسانى كه هر گاه (اموال خود را در راه خدا) مصرف مى‌كنند، زياده روى نمى‌كنند، و تنگ نمى‌گيرند، و (انفاق آنان روشى) معتدل بين آن [دو] است؛


وَ الَّذِينَ لا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ وَ لا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَ لا يَزْنُونَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذٰلِكَ يَلْقَ أَثاماً

68

و كسانى كه معبود ديگرى را با خدا (بعنوان پرستش) نمى‌خوانند؛ و شخصى را كه خدا (كشتن او را) حرام كرده است جز بحق نمى‌كشند؛ و زنا نمى‌كنند؛ و هر كس اين (كارها) را انجام دهد، [كيفر] گناه را خواهد ديد.


يُضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ يَخْلُدْ فِيهِ مُهاناً

69

در روز رستاخيز عذاب براى او دو (يا چند) برابر مى‌شود، و در آن (عذاب) به خوارى ماندگار خواهد شد!


إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً

70

مگر كسانى كه توبه كنند و ايمان آورند و كار شايسته انجام دهند، پس آنان، خدا بدى‌هايشان را به نيكى‌ها تبديل مى‌كند؛ و خدا بسيار آمرزنده [و] مهرورز است.


وَ مَنْ تابَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَي اللَّهِ مَتاباً

71

و هر كسى كه توبه كند و [كار] شايسته انجام دهد، پس در حقيقت او به سوى خدا كاملا باز مى‌گردد.


وَ الَّذِينَ لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً

72

و كسانى كه به باطل گواهى نمى‌دهند (و در مجالس باطل حاضر نمى‌شوند.) و هنگامى كه بر بيهوده بگذرند، بزرگوارانه بگذرند؛


وَ الَّذِينَ إِذا ذُكِّرُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْها صُمًّا وَ عُمْياناً

73

و كسانى كه هر گاه به آيات پروردگارشان تذكر داده شوند، بر آنها (همچون) ناشنوايان و نابينايان در نمى‌افتند؛


وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً

74

و كسانى كه مى‌گويند:« [اى‌] پروردگار ما! از همسران ما و نسل ما به ما روشنى چشمان ببخش، و ما را پيشواى پارسايان (خود نگهدار) قرار ده. »


أُوْلئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِما صَبَرُوا وَ يُلَقَّوْنَ فِيها تَحِيَّةً وَ سَلاماً

75

آنان بخاطر شكيبايى‌شان، جايگاه‌هاى (بلند بهشتى) پاداش داده مى‌شوند؛ و در آنجا، با زنده باد، و سلام رو به رو شوند؛


خالِدِينَ فِيها حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَ مُقاماً

76

در حالى كه در آنجا ماندگارند، (و آنجا) نيكو قرارگاه و منزلگاهى است!


قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْلا دُعاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزاماً

77

(اى پيامبر) بگو:« اگر فراخوان شما (به سوى ايمان) نباشد، پروردگارم براى شما ارزشى قايل نمى‌شد؛ چرا كه يقينا (قرآن و پيامبر را) دروغ انگاشتيد، پس در آينده (عذاب بر شما) لازم خواهد شد. »


قاری
ترجمه گویا
انصاریان